با پیروزی انقلاب اسلامی ایران نسلی از جوانان مسلمان به قدرت رسیدند که مبارزه سیاسی و اسلام انقلابی برای آنها فرصتی باقی نگذاشته بود تا به ازدواج فکر کنند. ازدواج برای این نسل در زمره اولویتهای زندگی نبود و از سوی دیگر به دلیل دیدگاه مذهبی و عقیدتی آنان امکان آشنایی گسترده جز از طریق خانواده با جنس مخالف را نداشتند یا اگر داشتند دیدگاه ایدئولوژیک این جوانان به آنان اجازه نمیداد در دانشکده یا جامعه به انتخاب دست زنند. واقعیت آشکار دیگر این بود که نظام تازهتاسیس جمهوری اسلامی نیاز به مدیرانی از جنس این پیروان اسلام انقلابی داشت و آنان که در فاصله سنی 25 تا 35 سال قرار داشتند و روزگاری گمان نمیکردند که به عنوان کارمند در اداره یا وزارتخانهای استخدام شوند اکنون در معرض نهادهای وزارت دولت و وکالت مجلس قرار گرفته بودند و شاید درست نبود که در «تجرد» بمانند. اینگونه بود که ازدواج انقلابی به ضرورت اسلام انقلابی تبدیل شد؛ ازدواجی که در درون مناسبات نظام تازه شکل میگرفت و اخلاق و آداب خاص خود را داشت: با آشنایی خانوادگی آغاز میشد و با مراسم سادهای پایان مییافت. گاه مسجد صورت میگرفت و تعداد میهمانان مراسم ازدواج بسیار اندک بود. ازدواجهایی که در درون خانواده انقلاب صورت میگرفت این مزیت را داشت که خانوادههای عضو این خانواده بزرگتر شناختی کافی از هم داشتند و نیازی به تحقیق بسیار وجود نداشت. سطح توقعات طرفین از یکدیگر نیز اندک بود و به دلیل جو اجتماعی موجود، خانوادهها به سادهترین شکل ممکن مقدمات ازدواج را فراهم میکردند.
نظرات شما عزیزان:
:: برچسبها: سعید ساله مقدم,